من همون بچه اروم و بی دردسری ام که همیشه همه خیالشون از بابتش راحت بود همون آدم منطقی ام که حرفایی که قراره ده سال دیگه یاد بگیرم و درک کنم و الان میدونم همون آدم خندونی ام که همیشه بهت میگفتم حالم خوبه حالم خیلی خوبه من همونم فقط الان نشستم وسط بزرگ ترین گل فرش و گریه میکنم با صدای بلند میخوام بگم که خسته شدم میخوام بگم دیگه نوبت منه که حواستون بهش باشه میخوام بگم که از روی من راحت رد نشید میخوام بگم ولی دست خودم نیست میخندم و میگم خوبم خوب تر از این
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت